محمدي: متشکر و ممنون عزيز بزرگوار

محمدي: همشهري و خواننده عزيز ، از اطلاع رساني جنابعالي متشکرم،اميدوارم همه ما در چارچوب قانون،اخلاق و مصالح عمومي براي توسعه خواف با هم و براي رفع فقر در خواف تلاش کنيم ،به گونه اي که در خواف هيچ شيعه و سني نيازمند و فقير نباشد . به سهم خودم از ايشان و همه آنها که گمنام به کمک به شهروندان مستحق و فقير خواف مي پردازند متشکرم و به کارکنان نهادهاي حمايتي فعال در خواف همچون بهزيستي و کميته امداد امام خميني(ره) و فعالان موسسات خيريه از صالحين و خير خاتم(ص) تا ساير موسساتي که کمتر فعاليت هايشان رسانه اي ميشود خسته نباشيد و خداقوت مي گوييم .

محمدي: خواننده گرامي ، در پاسخ شما عرض مي کنم که :1- آيا شما شايعات را باور داريد ؟ اگر باورداريد که هيچ ،اگر باور نداريد و قصدتان تنوير افکارتان و شناخت واقعيت بوده است ؛ راهش گذاشتن نظر بود و طرح هر آنچه که شنيده بوديد ؟آيا اين شايعه که شما نوشتيد ،شايعه بود که ميخواستيد صحت آن را بسنجيد يا يک خبر که ميخواستيد منتشر کنيد ؟2-بنده دم از آزادي نزدم و حرفي که نوشته ام يک پست پائين تر همين الان موجود است ، شما در وبلاگ هاي ديگر هم نظر داديد ،نظرتان را با نقطه چين سانسور کردند و يا اصلا جواب ندادند گمانم با اين اعتقاد شما به آزادي آنجا پاسخ مناسب تري به شما ميدهند تا اينجا . 3-آستانه تحمل بنده پائين نيست ، اتفاقا شما با اين بيان و لحن نوشتن به دنبال تحريک بنده و اهداف خاصي هستيد که در نظر قبلي براي مشي و نگرش شما پاسخ لازم را عرض کردم . 4-برادر عزيز من ادم بي عرضه و بي محل و ترسو ،شما که بزرگواريد چرا وقتتان را در وبلاگ همچين فردي که نظرتان درباره اش اين است ميگذرانيد ؟بهتر نيست وقتتان را با خواندن نوشته هاي ترسوي علي الظاهر توانمند بي موقعيتي مثل من (بنا به اظهارات خودتان) تلف کنيد ؟ 5- مطمئنا قضاوت شما درباره اين که من به حقم رسيده ام يا نه همانقدر معتبر است که قضاوتتان درباره ترسو و بي اعتباري و جايگاهي من اعتبار دارد ؛ اعتبار اين دو نظريه را هم خوانندگان ميتوانند با ارائه نظرات خودشان بيان کنند . اما نظر بنده : بنده حقم را گرفته ام ،حقي که نتيجه تلاش و دانشم بوده و هست ،به قول شما سهمم را گرفته ام و بابت آن هم خدا راشاکرم و هم از خودم راضي ام ؛ اما اين حق من با پايمال کردن حق الناس و ... فراهم نشده است . براي اطلاع شما و خوانندگان "حق الناس" و آنچه احتمال بدهم "حق احدي از مردم را در آن پايمال ميکنم" براي من از پالان خر بي ارزش تر است .

محمدي: خواننده عزيز ! اين چه کامنتي هست که شما گذاشتي؟ و چرا من بايد جواب بدم ، مگر من خبرنگار يا مسئول قضايي هستم ، در ثاني چرا به يک پزشک محترم بدون اينکه حتي جرات گذاشتن نام خود را داشته باشي تهمت مي زني و شايعه مي آفريني؟ ظاهرا جنابعالي به دنبال اين هستيد که از فضاي ابراز نظر آزاد اين وبلاگ سوء استفاده کنيد ، کاري که روسياهي را براي شما و امثال شما در پي خواهد داشت .

محمدي:جناب آقاي زنگنه عزيز لطف داريد به بنده ،ان شاء الله اين مطالبه توسعه بشود حرف اول و معيار انتخاب و قضاوت همه مردم شريف خواف تا ما شاهد توسعه پايدار خواف باشيم .

محمدي : بله جناب منتقد عزيز ، شهردار بايد شهرداري را به محور جذب سرمايه هاي سرمايه گذاران بومي و بعد غير بومي بدل سازد ؛ اما ظاهرا شهرداران خواف به ادب و ادبيات و شعر و شاعري بيشتر علاقه دارند تا جذب سرمايه ، اما متاسفانه بد پول خرج کردن را خوب بلدندن و بسيار در آن مهارت دارند بر خلاف آنکه پول درست خرج نکردن و پول درست درنياوردن براي شهر را ياد نگرفته اند و در تلاش نيستند ياد بگيرند .

محمدي : از درج نظر و مشارکت شما در اين بحث متشکرم .

محمدي : حميد عزيز از مشارکت و اظهار نظر شما متشکرم ؛ گمانم اگر براي درد شهرداري علاجي پيدا نکنيم خواف با اين درد به روزمرگي که افتاده نهايتا خواهد مرد.